یک روز در خیابان های بالا شهر پیاده راه میرفتم،سرم به کار خودم بود و داشتم به یک موضوع کاری فکر میکردم که دیدم یک صدای دخترانه دارد صدایم میزند: حاج آقا حاج آقا.سری برگرداندم و دیدم دختری زیبا با تیپی آنچنانی همراه
هر روز ما پاکت خبرهایمان را باز میکنیم تا پیام هایی که دوستانمان فرستاده اند بخوانیم اما روزانه چقدر قران باز میکنیم تا پیام هایی راکه خدا برایمان فرستاده بخوانیم
روزگاری شهر ما ویران نبود!
دین فروشی انقدر ارزان نبود!
نغمه ی مطرب دوای جان نبود!
هیچ صوتی بهتر از قرآن نبود!
دختران را بی حجابی ننگ بود!
رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود!
مرجعیت مظهر تکریم بود!
حکم او را عالمی تسلیم بود!
اینک اما:
پشت پا بر دین زدن آزادگی است!
حرف حق گفتن عقب افتادگی است!
آخر ای پرده نشین فاطمه!
کی رسد بر داد دین فاطمه!
راز یک زندگی زیبا اینست:
که امروز با خدا گام برداری
و برای فردا به او اعتماد داشته باشی
وقتی داری گناه میکنی چپ و راست رو نگاه میکنی
یه بار بالا رو نگاه کن
عمر ادم کفاف نمیده به اخر جاده معرفت برسه اهای تو که اخر جاده ی معرفتی
از بس خوابت را دیده ام دیگر نمیگویم خوابم می اید
میگویم یارم می اید......
وعده ی ما همان رویای همیشگی.....
کاش دنیا یک بار هم که شده بازیش رابه ما می باخت
مگر چه لذتی دارد این بردهای تکراری برایش.........
مهم نیس در عشق به وصال برسی،مهم اینست که لیاقت تجربه کردن یک عشق پاک رو داشته باشی
انگار که شاهرگ احساسم را زده باشی
دوست داشتنت بند نمی آید
بی هیچ دلیلی به یادت هستم تا نقض کنم قانونی راکه هنوز علت میطلبد
.: طراحي شده توسط تک اسکين :.
تبادل
لینک هوشمند
آمار
وب سایت:
